تبیان، دستیار زندگی

عقلانیت و شرعیتِ کتمان اعتقاد در ضرورت و اضطرار

راهبرد تقیه در حفظ شیعه تقیه دروغ و نفاق نیست

هدف دروغ، حفظ منافع شخصی است حتی به قیمت از بین رفتن حق؛ اما هدف تقیه حفظ حق است در هر شرایطی حتی اگر لازم باشد حق پوشانده شود تا از دسترس هتاکان و مخالفان در امان بماند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محسن رفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تقیه


راهبرد تقیه در حفظ شیعه

باوجود اقلیت بودن شیعه در تمام دوران تاریخ امّا هیچ‌گاه مرده و بی‌اثر نشد و همیشه مؤثر بوده است. بااینکه همیشه دشمنان سرسختی داشته که سعی بر از بین بردن کامل آن داشته‌اند، امّا خصوصیات منحصربه‌فرد آن برای عبور از هر بن‌بستی راهی را پیش روی پیروان خود قرار داده است. از این رو تاخت‌وتاز دشمنان شیعه به این خصوصیات ویژه همیشه در صدر حملات به این مذهب مقدس و بی‌همتا بوده است.

تقیه، به معنای پوشاندن اعتقاد به حق، در برابر مخالفان به‌منظور حفظ خود از ضرر دینی یا دنیایی در راستای هدف حفظ حق است.

 از جمله راهبردهای پیشرفته و کارآمد شیعه در ناملایمات خاص و سخت، استفاده از راهبرد تقیّه است.

عجیب نیست که امروزه شیعه‌ستیزان با حمله به این ترفند فوق‌العاده و راهبردی شیعه و خطاب کردن آن به‌عنوان "دروغ "، "نفاق" و... سعی دارند تا این مزیت فوق‌العاده را با عنوان نقطه تاریک شیعه به افکار بشری القاء کنند! چراکه «تقیّه» ابزاری بسیار مهم برای حفظ و ادامه حیات شیعه بوده است. در این نوشتار به‌طور خلاصه در پی تعریف دقیق تقیه و تفاوت آن با توصیفات انحرافی و نیز تبیین سلاح دقیق و راهبردی حفظ و رشد پیام حق شیعه هستیم.

تعریف تقیه

تقیه، به معنای پوشاندن اعتقاد به حق، در برابر مخالفان به‌منظور حفظ خود از ضرر دینی یا دنیایی در راستای هدف حفظ حق است. به این معنا که در شرایط خطر، ضمن حفظ اعتقاد قلبی خود به گونه‌ای عمل کنیم که جان و دین و دنیای خود را از خطر حفظ کنیم. با این ترفند عقلایی و دینی، حق را در ضمن اولویت‌ها حفظ کرده‌ایم.

تفاوت تقیه با دروغ و نفاق

دروغ: هدف دروغ‌گو ضربه زدن به حق و حقیقت است؛ زیرا حق را مانع رسیدن خود به اهداف و امیالش می‌بیند به همین جهت در شرایط عادی و به کمترین بهانه‌ای آگاهانه و از روی قصد، حقیقت و واقعیت را انکار می‌کند و یا خلاف آن را می‌نمایاند.

در تقیه، هدف اولیه فرد، حفظ و حراست از حق و حقیقت است. به همین جهت در شرایطی خاص (و نه در هر شرایطی!) گاهی لازم است حق را بپوشاند تا به آن یا افرادی که پیرو آن هستند لطمه دینی یا دنیایی نخورد؛ چراکه گاهی اگر به پیروان آن حق لطمه بخورد درواقع باعث لطمه به آن حق و تضعیف آن می‌شود. به همین خاطر اگر در هر شرایطی اصل دین و حقیقت درخطر باشد، تقیه منتفی است و جایی ندارد!

عقل دائماً اولویت‌بندی می‌کند و در صورت تزاحم بین حفظ ظاهر حق با حفظ مسائل مهم دینی یا دنیایی، بهتر می‌بیند که موقتاً در ظاهر دین تغییر داده شود تا مصلحت بیشتری به‌دست آید.

پس؛ هدف دروغ، حفظ منافع‌شخصی است حتی به قیمت از بین رفتن حق؛ اما هدف تقیه حفظ حق است در هر شرایطی حتی اگر لازم باشد حق پوشانده شود تا از دسترس هتاکان و مخالفان در امان بماند.

نفاق مجموعه‌ای از خصوصیات شخصیتی است که باعث می‌شود شخص رفتار خود با وقایع و افراد را بدون داشتن هیچ اصول مطمئن و ثابتی صرفاً با منافع مادی آنی و لحظه‌ای خود دائماً و به‌صورت متزلزل، تغییر دهد که این شخصیت نااستوار باعث استفاده او از دروغ، دورویی، خلف وعده و... می‌شود.

چنانچه در تعریف تقیه گفته شد اعتقاد قلبی شخص به حق، محکم و استوار باقی می‌ماند و تنها در برخی شرایط خاص با در نظر گرفتن نوع حمایت از حق، تدبیری برای حفظ حق صورت می‌گیرد؛ نه اینکه کاری باشد اصالتاً برای منافع مادی و شخصی!

تقیه؛ استراتژی عقل

عقل هر انسانی می‌گوید برای حفظ هر شیء گران‌بهایی در جایی که شرایط ضربه زدن به آن یا از بین رفتنش وجود دارد باید آن را از دید متعرضان مخفی نگاه داشت. عقل دائماً اولویت‌بندی می‌کند و در صورت تزاحم بین حفظ ظاهر حق با حفظ مسائل مهم دینی یا دنیایی، بهتر می‌بیند که موقتاً در ظاهر دین تغییر داده شود تا مصلحت بیشتری به‌دست آید.

تقیه؛ راهبرد نرم در شرایط سخت

ازلحاظ تاریخی ثابت می‌شود که تقیّه در سخت‌ترین و مستبدانه‌ترین شرایط که علیه شیعه رقم خورده است وظیفه حفظ تشیع و احکام و افراد مرتبط با آن را به خوبی به انجام رسانده است. از این نگاه، می‌توان تقیه را سلاحی مخفی و کارساز برای حفظ و توسعه اسلام و تشیع نامید.

به‌ وسیله تقیه در طول تاریخ شیعه حفظ شده و چه بسیار جنگ‌هایی که تقیه مانع از اتفاق افتادن آنها شده است! و تقیه باعث وحدت بین همه مسلمانان در برابر کفار بوده، هست و خواهد بود.

نمونه‌ای از جواز استفاده از تقیه در زمان پیامبر اکرم(ص) را می‌خوانیم: نقل شده است که مسیلمه کذاب دو نفر از اصحاب رسول خدا را دستگیر کرد. به یکی از ایشان گـفت: آیا شـهادت می‌دهی که محمد رسول خدا است؟ پاسخ داد: آری، آری، آری. سپس پرسـید: آیا شـهادت می‌دهی که مـن نـیز رسـول خدایم؟ پاسخ داد: آری؛ زیرا مسیلمه ادعا می‌کرد که پیامبر بنی حنیفه است! و محمد پیامبر قریش. پس او را رهـا کـرده و دیگری را طلبید و به او گفت: آیا شـهادت می‌دهی که محمد رسـول خدا اسـت؟ گفت آری. سـپس پرسـید: آیا شـهادت می‌دهی که من نیز رسول خدایم؟ وی پاسخ داد: نمی‌شنوم! و این کار سه بار تکرار شد. به هـمین ســبب او را کشـتند. خبر به رسـول خدا رسـید؛ فرمود: کسی که کشته شد در راه یقین و اعتقادش کشته شد؛ گوارایش باد. دیگری نیز آنچه را خدا جایز دانسته بود، انجام داد؛ به همین سـبب عـقوبتی بـر او نیست.

ازاین‌دست مسائل را می‌توان بارها در تاریخ زمان ائمّه هدی علیهم‌السلام و حتی در زمان غیبت امام عصر علیه السلام مشاهده کرد. چه بسیار جان‌ها و اموال و... از مسلمانان که به‌وسیله تقیه در طول تاریخ شیعه حفظ شده و چه بسیار جنگ‌هایی که تقیه مانع از اتفاق افتادن آنها شده است! و تقیه باعث وحدت بین همه مسلمانان در برابر کفار بوده، هست و خواهد بود.

 چرا شیعه و تقیه!

و اما این نکته که چرا شیعه به وصف تقیه مشهور شده است؟ اصلی‌ترین دلیل این مسأله اجبار بیشتر شیعه به استفاده از این راهبرد است. چراکه شیعه بیش از هر مذهب دیگری در برهه‌های مختلف حکام ظالم، در خفقان و فشار و تهدید جانی و مالی و عقیدتی قرار داشته است.

به امید روزی که با گسترش و ازدیاد پیروان شیعه در سرتاسر عالم، ضمن بهره‌مندی همه بشریت از معارف ناب و ایستادن شیعه بر بلندای عزّت و ابهّت، دیگر نیازی به استفاده از تقیه نباشد. به امید ظهور گسترش‌دهنده حق و عدل بر تمام دنیا.

پی‌نوشت‌ها:
[1]مفاتیح الغیب رازی،١٤٢١: ١٢


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.